خاطرات سهند وپینار

ارامشم را کنار شما جا گذاشته ام

ششم ابتدایی .

۱۱اردیبهشت بود بمعلمت گفتم عکسای پینارو بفرست لطفا تا منم داشته باشم چقدر بزرگ شدی دخترم خیلی دوست دارم ‌همه میگن عوض شدی یه جور دیگه شدی .اره پیر شدم بعد شما بعد ندیدنتون دیگه حالم خوب نیست دیگ اون مادر شاد وپر انرژی نیستم کنار شما دوتا همه ذوقمو دلخوشیامو جا گذاشتم .. ...
13 ارديبهشت 1403

سهندیم

پسرم همه غرور مادر . امروز بازم مثل همیشه دلتنگتوتم .چقدر سخته جدایی.هیچ کاری از دستم برنمیادجز اینکه از خدا سلامتی بخوام براتون .وهر لحظه دعاتو ن کنم . خیلی سخته نتونی ناز بچتو بکشی خیلی سخته 15سال مادری کنی .مادر باشی مادر صدات کنن . ودیگ نباشی حق مادی رو هم ازت بگیرن . ثمرع های 15سال زندگیم .در پناه خدا باشین ....
21 فروردين 1403

جشن تکلیف دخترم

✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ جشن تکلیف دخترم که مجازی بود مدرسه ها وباید خونه میگرفتیم ...الان میفهمم چقدر کنارت ارامش داشتم و حالم خوب بود .حالم جوری که انگار یه چیزی رو گم کردم .حالم همیشه بده حتی وسط اون حال خوشی هایی که ادم همه چیز یادش میره .درست وسط همون لحظه ب یادتون میافتم که الان چیکار میکنن وخوبن .همون لحظه خنده هام روی لبام یخ میزنن فقط یه مادر می‌دونه من چی میگم ️...
17 فروردين 1403